نوشته های روزانه من

نویسنده رادیو

نوشته های روزانه من

نویسنده رادیو

نوشته های روزانه من

نوشته های خودم و مطالبی که دوستانم مینویسند و مفید است را در این جا با شما به اشتراک میگذارم.

طبقه بندی موضوعی

چگونه در ایران با خودمان مهربان باشیم؟؟؟

چندوقت پیش یه مطلبی میخوندم در مورد مهربان بودن با خود، راهکارهای روانشناسانه ای که تو اون مقاله ارائه شده بود به نظرم یکمی برای فرهنگی ایرانی ناشناخته اومد، در حدی که مطمئنم اگه اون راهکارها رو انجام بدیم اتفاقات جالبی میفته که تو ادامه این متن به اونا اشاره کردم.

– وقتی از یه چیزی ناراحتین وانتون رو پر کنید از آب داغ، تو آب یه عطر خوش بود بریزید، تو وان ریلکس کنید، بعد یه هات چاکلت داغ واسه خودتون درست کنید، سر و پاهاتون رو بدین ماساژورتون ماساژ بده و آخرش هم برید تو اتاقتون شمع روشن کنید و یه موزیک شاد بذارید و باهاش بیاید وسط ریتم بگیرین…

آخه مرد حسابی من تو این وضعیت اقتصادی و تو این گرونی ، اینترنت از کجا پیدا کنم یه موزیک شاد دانلود کنم که ریتمیک هم باشه؟

-در طول روز از خودمون تشکر کنیم. یه پیرمردی رو از خیابون رد کردم، پیرمرده که رفت گفتم فربد آفرین به تو . احسنت … یهو یکی از پشت زد بهم گفت میدونستی از علائم شیزوفرنی اینه که آدم با خودش صحبت میکنه؟ حتما به یه روانپزشک مراجعه کن پسرم…

– بدن خود را دوست داشته باشید … مثلا برید ورزش ، غذای سالم بخورین … من دیروز رفتم ورزش ، بابام اومده میگه واسه چی ورزش میکنی؟ میگم میخوام شکمو آب کنم… میگه شکمو دادی تو ، قوز دماغتو چطوری میخوای بِدی تو؟ بعد کولرو خاموش کرد رفت خوابید.

– به خودمون جایزه بدیم … هر وقت احساس کردین دارین افسرده میشین ، برین یه شاخه گل به خودتون هدیه بدین ، تو آینه خودتون رو نگاه کنید و به خودتون لبخند بزنید . صبح برید ورزش کنید و با صدای بلند داد بزنید من زندگی رو دوست دارم…

دیروز همه این کارارو کردم ، الان علاوه بر اینکه افسرده م ، احساس حماقت هم میکنم.

با خودتون از لحاظ فیزیکی هم مهربون باشید . من خودم تا ماه پیش هر ماه میرفتم چکاب میدادم، قند و چربی و گلوبول و اَره و اوره و همه رو چک میکردم. تا اینکه بیمه م تمدید شد.

الان معده م یکم سوزش داره که ایشالا خوب میشه . زانوم یه موقع هایی خم نمیشه که اونم یه چکش کاری میخواد، شبا که میخوابم تپش قلب میگیرم که زیاد مهم نیست. جدیدا هم یه عادت بدی پیدا کردم شبا که میخوابم صبحا دیگه بلند نمیشم. که اینم بهش اهمیت ندم خودش خوب میشه.

 

– خودتان را ببخشید … نوشته بود بخاطر گذشته افسوس نخوردین و بخاطر کارهای بد گذشته خودتون رو ببخشید… از همین تریبون میخواستم به علی آقا بگم بخاطر اون ۱۰ میلیونی که بهت بدهکار بودم، خودمو بخشیدم، دیگه واسه م مهم نیست… رسول جان شما پول تصادف ماشینتو از یکی دیگه بگیر. من خودمو بخاطر اونم بخشیدم… الان واقعا احساس سبکی میکنم.

 

– از راهای این که با خودمون مهربون باشیم اینه که زیادی بخندیم و به همه لبخند بزنیم… رفتم جلو آینه به خودم خندیدم، یهو تصویرم از تو آینه گفت به من میخندی ؟ برو به عمه ت بخند… با اون دندونای ضایع ت… نگاه کردم دیدم دندونام نیاز به ارتودنسی داره … هیچی دیگه رفتم دندون پزشک ۵ میلیون تومن پیاده شدم تو این وضعیت بی پولی.

ولی یه مورد بود هر چی من فکر کردم نفهمیدم یعنی چی ؟ نوشته بود به رویاهاتون احترام بگذارین… من دیشب تو خواب دیدم با یه چنگال ازدواج کردم، بچه مون شد به دنیا اومد دیدم جواد رضویانه، بعد یه وانتی اومد از روش رد شد، راننده وانت پیاده شد دیدم راننده یورگن کلوپ،  بچه م جواد رضویان یهو تبدیل شد به مسی رفت زیر وانت…

من هرچی از دیروز خواستم به این رویا احترام بذارم نشد.

مطالب بیشتر رو میتونید از وبسایت نوکو مطالعه کنید. 
من این مطلب رو اولین بار در این اینجا منتشر کردم.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی